او حتی ابایی نداشته از اینکه رسما و صراحتا خودش را «کپی- پیست» مرد پرتغالی بخواند. اتفاقا این موضوع زیاد هم به ضرر او نبود چون وقتی از منصوریان ایراد میگرفتند که چرا تیمش فوتبال مالکانه و تهاجمی بازی نمیکند، همه را به تیم کیروش و سیاستهای خاص مربی پرتغالی حواله میداد.
او بعد از بازی رفت با العین در دفاع از فوتبال زشت تیمش گفت: «ما عمدا مالکیت توپ را به حریف دادیم تا آنها را شکست بدهیم.» به علاوه منصوریان اندکی پس از سفر به امارات برای برگزاری بازی برگشت بار دیگر به ستایش از فوتبال دفاعی استفلال پرداخته و گفته بود: «وقتی صعود کنیم هیچکس نمیگوید چطور این اتفاق افتاد. همه فقط میگویند استقلال رفت بالا. به بازی تیم ملی با کرهجنوبی در اولسان توجه کنید و ببینید ما چطور راهی جامجهانی2014 شدیم.»
با این وجود حساب و کتابهای آقای مربی چندان هم درست از آب در نیامد. العین هرگز تبدیل به اولسان نشد و شبی را برای استقلال رقم زد که تا آخر تاریخ از ذهن هواداران پرشمار این تیم پاک نخواهد شد.
حالا سوال این است؛ کیروش کی اینطوری باخته بود که علیمنصور از روی دستش «کپی» کرد؟ چطور میتوان سرمربی این تیم له شده را کپی- پیست مردی دانست که تیمش در مسابقات مقدماتی جامجهانی 7بازی متوالی است هیچ گلی نخورده؟