امروز خبری بر روی خروجی سایت فدراسیون ناشنوایان قرار گرفت که در آن مطلب، طی حکمی از سوی سید مصطفی کریمی رئیس فدراسیون ورزش های ناشنوایان، مجتبی یزدانی بعنوان رئیس انجمن کشتی ناشنوایان منصوب گردید.
خبر کوتاه بود ولی یک دنیا حرف در دل آن نهفته بود که تنها اهل دل ها می دانند این انتصاب چقدر می تواند در رشد و توسعه ورزش ناشنوایان به ویژه کشتی تاثیرگذار باشد. کسانی که یزدانی را می شناسند، می دانند که او اهل خدمت بوده و عاشقانه دوست دارد در هر منصبی که قرار می گیرد به مردم خدمت کند و چه بهتر که این خدمت در ورزش و آنهم قشر محروم از امکانات ناشنوایان باشد.
اما با نگاهی گذرا به دوران مدیریتی و ورزشی این مدیر عاشق، متوجه می شویم که یزدانی در طی سالها حضور در عرصه مدیریتی هیچ گاه خدمت به ورزش و جامعه ورزشی را فراموش نکرده و در هر جایگاهی که بوده است بدون این که اثری از خود باقی بگذارد به ارائه خدمت پرداخته است. او از جنس ورزش و خاک خورده میادین ورزشی بوده می باشد، از زمانی که در کرمانشاه به ورزش فوتبال می پرداخت و بازی های خوبی از خود به نمایش می گذاشت، تا زمانی که درقامت شهردار کرمانشاه بود، همیشه و همه جا از هرفرصتی برای خدمت به ورزش استفاده می کرد.
او سالها شهردار کرمانشاه بود و می توانست بهترین مسئولیت ورزشی را در استان داشته باشد اما بی ادعا و بدون حاشیه مسئولیت ورزش ناشنوایان کرمانشاه را بر عهده گرفت تا به این عزیزان خدمت نماید و الان هم در قامت معاونت شهرداری تهران، هر فدراسیونی آرزو دارد یزدانی عضوی از آن باشد، از ریاست فدراسیون گرفته تا هر منصب دیگری، اما او باز هم می رود تا فدراسیون ناشنوایان و انجمن کشتی تا به این عزیزان خدمت نماید که کم ترین توجه به آنها می شود.
شاید گفتن این کلمات و این جملات و گذشتن از برخی از منصب های دهن پر کن ورزشی برای خیلی ها سخت باشد و آرزویش را داشته باشند، اما یزدانی نه با حرف بلکه در عمل خدمت به قشر محروم را باور کرده است و برای همین دوست دارد بجای خدمت در فدراسیون های پر مخاطب و با امکانات که نگاه رسانه ها هم بر روی آنها متمرکز است، به جایی برود که از حداقل ها هم بی بهره هستند و اینجاست که فرق مدیر عاشق و جهادی را باید تشخیص داد.
جان کلام؛ قدر یزدانی و یزدانی ها را باید دانست و به آنها احترام گذاشت تا دیگران بدانند تنها بدنبال ورزش های دهان پر کن نباشند و این موضوع را در جامعه مطرح شود که خدمت در هر جایی و هر مکانی هنر نیست، هنر آن است که در جایی گام نهی که معنی خدمت یعنی عشق به محرومان جامعه که امیدواریم سرلوحه خیلی از دوستان عزیز قرار بگیرد.
نویسنده : نادر دارستانی